مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

مثل هوای بهار

گاهی آفتاب... گاهی باران... گاهی رنگین‌کمان...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۰۶ آبان ۰۲ ، ۰۷:۴۶ غزه
  • ۰۵ آبان ۰۲ ، ۲۲:۵۶ حاصل

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی مسئول محترم مؤسسه، می‌خواهد بگوید که قیمت را پایین‌تر بگویم، و تأکید می‌کند که ما کارهایمان را به کس دیگری نمی‌دهیم، من از این همه اعتمادی که دارند، شرمنده می‌شوم...

و کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته...

صبا
۱۵ آذر ۰۲ ، ۱۴:۱۴ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰ نظر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۱۰ آذر ۰۲ ، ۲۱:۲۱
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۲۰ آبان ۰۲ ، ۱۹:۰۴
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۱۴ آبان ۰۲ ، ۱۳:۴۷

بسم الله الرحمن الرحیم

کاش می‌شد جهان را لحظاتی متوقف کنیم و از نو عاشق شویم...

این همه اضطراب و خستگی که این روزها روی سرم آوار شده، لحظاتی سکوت می‌خواهد، حضور مهربان تو، کلبه‌ای میان جنگل، لیوانی چای، تماشای شرشر باران، و شاید حتی... شرابی تلخ که مردافکن بود زورش...

بیا امیدوار باشیم که امشب و فردا به خیر بگذرد، و دوشنبه که نامش را روز شفا گذاشته‌ام آراممان کند، و قسمتمان باشد خیلی زود، کلبه‌ای میان جنگل و ... یک دم بیاساییم...

دلم برایت تنگ شده...

صبا
۱۳ آبان ۰۲ ، ۱۵:۲۳ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

می‌روم‌ مقنعه‌های سفید شسته‌شده دخترانم را از بالکن بردارم، سرخی شفق توی چشم‌هایم می‌زند و پرتم می‌کند به عکس‌های دیشب غزه... به سرخی آسمان از آتش بمباران‌ها...

گلدانم را وارسی می‌کنم، فلفل‌هایم این‌بار بیشتر درآمده‌اند و دارند بزرگ‌تر می‌شوند، رنگشان هنوز سبز است اما. نمی‌دانم مثل بار قبل قرمز می‌شوند یا نه، بار قبل بزرگ نشدند، آفت زد بهشان و همه را از ریشه کندم. شاخه‌های گوجه‌هایم قد کشیده‌اند، اما هنوز گل نداده‌اند. اصلا قرار بود این گلدان گوجه باشد، این همه فلفل که درآمده، از بذرهایی است که بار قبل داخل خاک مانده بود؛ حالا کل گلدان را گرفته‌اند و باید دنبال چند شاخه گوجه بگردم وسطشان. دو ورقه نازک گوجه را زیر خاک گذاشتم و‌ حالا آن بذرها سبز شده‌اند. جانم فدایش که فرمود و چه کسی جز خدا دانه‌هایتان را می‌رویاند؟ أانتم تزرعونها؟ ام نحن الزارعون...

حالا اما یک جایی از این عالم، زندگی‌ها دارد نابود می‌شود، بذرها دارد می‌سوزد، درخت‌های زیتون آتش گرفته است و جان‌ها، جان‌های شریف کودکان....

چطور می‌توانم بی‌تفاوت باشم... امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء...

صبا
۰۶ آبان ۰۲ ، ۰۷:۴۶ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
صبا
۰۵ آبان ۰۲ ، ۲۲:۵۶

بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی منتظر دوشنبه‌شب هستم... مثلا فرض کن‌ دوشنبه‌ها را روز «شفا» نام بگذاریم؛ صبحش را یک‌جور، شبش را یک‌جور دیگر...

 

صبا
۰۵ آبان ۰۲ ، ۲۲:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

با دو‌‌نفر که اسم یکیشون رو یادش نیست، به هم قول دادن با هم دوست بمونن، تا ابد!

# زینب خانم❤️

صبا
۰۳ مهر ۰۲ ، ۱۲:۴۵ موافقین ۹ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام پاییز قشنگم

پر از رحمت و برکت و نور باشی برام الهی...

سحرهات برام دست‌یافتنی باشه الهی و شب‌های بلندت پر از خلوت و مناجات و آگاهی و بینش...

امیدوارم هیچ روزی از تو، بی «امین الله» به‌سر نشه برام...

امیدوارم هیچ لحظه‌ای از تو با گناه به سر نشه برام...

امیدوارم به همه آرزوهای قشنگم برسم با تو و همه رویاهایی که در انتظارشونم، برای این دنیا و اون دنیام، در تو محقق بشن...

امیدوارم پر از بارون رحمت خدای مهربانم باشی، بر زمین و بر دل من...

امیدوارم تو این دنیا فرصت طولانی خدمت باشی برام، و تو اون دنیا، بی‌حساب و کتاب از مرور تو بگذرم و بگذرند ازم...

امیدوارم تو اون فصلی باشی که بهترین مامان خودم برای بچه‌هام باشم...

امیدوارم تو اون بستر زمانی باشی که تلاش‌هام برای رشد خودم به ثمر بشینه و بار بده و میوه‌هاشو بچینم...

مثل انارهای قشنگی که تو برامون هدیه می‌آری و من امسال میل عجیبی دارم که مهمان باغ اناری باشم و با دست خودم انار بچینم...

پاییز قشنگم!

تو که بخشی از زمانی، مخلوق خدای مهربانی، پیش خدای مهربان برای همه آرزوها و دعاهام آمین بگو و شفیعم باش...

صبا
۰۱ مهر ۰۲ ، ۰۰:۵۳ موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۲ نظر